جدول جو
جدول جو

معنی اسپ سار - جستجوی لغت در جدول جو

اسپ سار(اَ)
در عجائب المخلوقات آمده که به جزایر چین نوعی حیوان است درازبالا، سرش مانند اسپ و تن مانند آدمی و دو پر دارد که ممد رفتارشان میشود!
لغت نامه دهخدا
اسپ سار
جمع اسب ساران جانورانی افسانه یی که سر اسب و تن آدمی دارند
تصویری از اسپ سار
تصویر اسپ سار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استفسار
تصویر استفسار
توضیح و تفسیر خواستن، جویا شدن، پرسیدن، پرسش، سؤال
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
که سر اسب و تن آدمی دارند. در مجمل التواریخ و القصص در ’ذکر شهرستان روئین’، حکایت پسران را آورده است. و پادشاهی بهوس بازرگانی کشتیها راست کرد و بسفر دریا پرداخت، ناگاه بادی برآمد و لنگرها بگسست و بادبانها شکست و مسافران غرقه گشتند. اما پادشاه دست در شاخ درختی که از میان دریا بود زد و بحیلت بالاتر شد. چون شب شد مرغی سفیدچندانک شتری بیامد و بر آن درخت نشست... آقای بهار در حاشیۀ ص 505 نوشته اند: از اینجا ظاهراً ورقی یا بیشتر افتاده است، ولی مطلب تقریباً پیداست و شبیه است بیکی از افسانه های سندباد بحری در الف لیله و لیله (هزار و یکشب) و خلاصه اش آن است که: مرغی بزرگ می آید و بر درخت می نشیند و مرد به امید نجات همان شب یا شبی دیگر دستار خود را گشوده در آن هنگام که مرغ خفته است بر پای مرغ استوار کرده و یک سر دستار را بر کمر خود محکم میکند، و بامداد مرغ پرواز کرده او را به هوا میبرد و پس از دیر زمانی که مرغ به هوای طعمه به زمین فرودمی آید، مرد خود را از مرغ جدا ساخته به زمین می افتد و عاقبت به سرزمینی میرسد که مردم آن شهرستان سرهاشان چون سر اسب است و به شهری از آن زمین میرود و با وی مهربانی میکنند و رئیس شهر با وی دل خوش کرده زنی به او میدهند... در پایان داستان مؤلف مجمل التواریخ گوید: این حکایت شهرستان رویین که نوشته آمد، اگرچه حکایت ملک حمیر با زنگی مردم خوار و اسپ ساران نه لایق این جایگاه بود، اما چون بهم متصل بودنوشته آمد. (مجمل التواریخ و القصص صص 504- 511)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
نگهدارندۀ اسب. مهتر:
و بستور پور زریر سوار
ز خیمه خرامید زی اسپ دار.
دقیقی.
بخواستش از آن اسپ دار پدر
نهاد از بر او یکی زین زر.
دقیقی.
لغت نامه دهخدا
دارنده اسب صاحب اسب نگاهبان وپرورشگر اسب اسپ دار، فرمانده لشکر سردار سپاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استعسار
تصویر استعسار
سخت شدن کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیسار
تصویر استیسار
گردن نهادن به اسیری، به اسیری گردن دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
دریغ آور اسف بارنده اسف انگیز آنچه اسف و دریغ آورد
فرهنگ لغت هوشیار
واپرسی پرس و جو چروش همپرسی وا پرسیدن بیان کردن خواستن طلب تفسیر کردن، پرسیدن، پرسش اقتراح، جستجو تفحص، جمع استفسارات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استحسار
تصویر استحسار
مانده شدن ماندگی
فرهنگ لغت هوشیار
اسب تازنده دواننده اسپ، زمین هموار و صاف که مناسب برای تاختن اسب باشد، نام روز هیجدهم است از ماههای ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپ گدار
تصویر اسپ گدار
گذرگاه اسپ معبر اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپاسدار
تصویر اسپاسدار
سپاسدار حقشناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپندار
تصویر اسپندار
شمع که معشوق پروانه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپیدار
تصویر اسپیدار
سپیدار، سفیدار، درخت تبریزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسب سار
تصویر اسب سار
جمع اسب ساران جانورانی افسانه یی که سر اسب و تن آدمی دارند
فرهنگ لغت هوشیار
دارنده اسب صاحب اسب نگاهبان وپرورشگر اسب اسپ دار، فرمانده لشکر سردار سپاه
فرهنگ لغت هوشیار
نگاهبانی و پرورشگری اسب، سورای براسب در حال سورای بر اسب: سال ششم ساقیی فرمودی به اسب داری و قدحی از میان در آویختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسپیدار
تصویر اسپیدار
((اِ))
درخت سفیدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استفسار
تصویر استفسار
((اِ تِ))
تفسیر خواستن، پرسیدن، پرسش، جستجو، تفحص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
Lamentably, Pathetically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
lamentablement, pathétiquement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
lamentablemente, patéticamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
dengan menyedihkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
อย่างน่าเศร้า , น่าสมเพช
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
betreurenswaardig, zielig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
bedauerlicherweise, erbärmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
lamentabilmente, pateticamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
lamentavelmente, pateticamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
可悲地 , 可怜地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
żałośnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
сумно , жалюгідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
прискорбно , жалко
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسف بار
تصویر اسف بار
दुःखद रूप से , दयनीय रूप से
دیکشنری فارسی به هندی