- اسپ سار
- جمع اسب ساران جانورانی افسانه یی که سر اسب و تن آدمی دارند
معنی اسپ سار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دارنده اسب صاحب اسب نگاهبان وپرورشگر اسب اسپ دار، فرمانده لشکر سردار سپاه
جمع اسب ساران جانورانی افسانه یی که سر اسب و تن آدمی دارند
سپیدار، سفیدار، درخت تبریزی
شمع که معشوق پروانه است
سپاسدار حقشناس
گذرگاه اسپ معبر اسپ
نگاهبانی و پرورشگری اسب، سورای براسب در حال سورای بر اسب: سال ششم ساقیی فرمودی به اسب داری و قدحی از میان در آویختی
اسب تازنده دواننده اسپ، زمین هموار و صاف که مناسب برای تاختن اسب باشد، نام روز هیجدهم است از ماههای ملکی
دارنده اسب صاحب اسب نگاهبان وپرورشگر اسب اسپ دار، فرمانده لشکر سردار سپاه
واپرسی پرس و جو چروش همپرسی وا پرسیدن بیان کردن خواستن طلب تفسیر کردن، پرسیدن، پرسش اقتراح، جستجو تفحص، جمع استفسارات
دریغ آور اسف بارنده اسف انگیز آنچه اسف و دریغ آورد
گردن نهادن به اسیری، به اسیری گردن دادن
سخت شدن کار
مانده شدن ماندگی
توضیح و تفسیر خواستن، جویا شدن، پرسیدن، پرسش، سؤال
Lamentably, Pathetically
прискорбно , жалко
bedauerlicherweise, erbärmlich
сумно , жалюгідно
żałośnie
可悲地 , 可怜地
lamentavelmente, pateticamente
lamentabilmente, pateticamente
lamentablemente, patéticamente
lamentablement, pathétiquement
betreurenswaardig, zielig
อย่างน่าเศร้า , น่าสมเพช
dengan menyedihkan
أساسيٌّ , جذريٌّ
दुःखद रूप से , दयनीय रूप से
באומללות , בצורה פתטית
悲しげに , 哀れに